روزمرگی

عاقبت بودنم شد! آدمی را دمیدند.آه باران نمی داند اینرا... آدمی سفالی قدیمیست.

روزمرگی

عاقبت بودنم شد! آدمی را دمیدند.آه باران نمی داند اینرا... آدمی سفالی قدیمیست.

بدون شرح

۳۰ روز شد که

       هامون چشمانم، خیس است.

***

بعدنوشت:

اتحادسبز

کلیه ی دوستان خوب وبلاگ نویس که دوست دارند در اتحاد سبز بیاد استاد خسروشکیبایی که به چهلمین روز عروجش نزدیک میشویم شرکت کنند بعد از ملاحظه ی لینک بالا در قسمت نظریات

شرکت خود را اعلام فرمایند.


                                                                                                               

روزی تو خواهی آمد

***

روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد
در رگ ها نور خواهم ریخت .
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب، سیب آوردم. سیب سرخ خورشید

خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ
دوره گردی خواهم شد کوچه ها را خواهم گشت. جار خواهم زد : آی شبنم شبنم شبنم
رهگذاری خواهد گفت : راستی را شب تاریکی است! کهکشانی خواهم دادش.
روی پل دخترکی بی پاست. دب اکبر را بر گردن او خواهم آویخت

هر چه دشنام از لب ها خواهم برچید
هر چه دیوار از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق، سایه ها را با آب، شاخه ها را با باد
و به هم خواهم پیوست خواب کودک را با زمزمه ی زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آب خواهم داد

خواهم آمد پیش اسبان ، گاوان ، علف سبز نوازش خواهم ریخت
مادیانی تشنه. سطل شبنم را خواهم آورد
خر فرتوتی در راه، من مگس هایش را خواهم زد
خواهم آمد سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت...


***

*نیمه شعبان مبارک*

مرد همیشه سبز (۲)

آیین بزرگداشت خسرو شکیبایی ...

مکان:اریکه ایرانیان-سعادت آباد. زمان:سه شنبه ۱۵ مرداد-ساعت ۱۷.برگزار کننده:موسسه نسل آفتاب.مدیریت:آقای امیررضا خادم

***

مراسم راس ساعت شروع شد!

با نظمی تقریبی که حداقل در بزرگداشت ها کمابیش میتوان دید و آرزو به دل نمی مونیم که جامعه ی ایرانی هم در مراسم بزرگداشت می تواند در خور شخصیت ایرانی رفتار کند!

مهمانان با کارت دعوت آمده اند و قرار است در صورتی که فضای خالی مانده باشد قابل استفاده برای عموم نیز باشد.

در ابتدای ورودی سالن جمعیت با آب میوه و شیرینی پذیرایی شدند.

"آقای ایرانلو"مجری برنامه  با صدایی بم ورود حاضرین را تبریک و علت برگزاری مراسم را (که البته علاوه بر استاد شکیبایی ،بزرگداشت"آقای ابوطالب طالبی" قهرمان ملی کشتی که بتازگی فوت کرده اند نیز هست) اعلام میکند.لازم به ذکر است که هر دو ی این عزیزان از اعضای موسسه نسل آفتاب بودند که فعالیت فرهنگی ورزشی دارد...

به هر حال مجری از برگزار کننده دعوت میکند که بر روی سن بیاید و"آقای خادم"هم با سخنانی حدود ۱۰ دقیقه ارتباط بین ورزش و هنر را بیان کرده و در باب فعالیت این دو عزیز از دست رفته سخن میگوید

سپس کلیپی با صدای استاد شکیبایی در ثنای "جهان پهلوان تختی" که سال گذشته در مراسم بزرگداشت ایشان تهیه  شده بود پخش میشود تا جنبه ی ارتباط نزدیک هنر و ورزش بیشتر تحقق یابد و الحق که استاد شکیبایی چقدر زیبا دکلمه میکرد...

پس از آن کلیپی از مسابقات  آقای طالبی و سپس دعوت از"آقای مختاباد" .

 قطعات:تنها موندم تنها رفتی - ساربان و شبانگاهان که با اجرای زیبای آقای مختاباد سالن را برای دقایقی در سکوتی خاص فرو برد.

پس از آن هم دعوت از خانواده آقای طالبی جهت دریافت لوح یادبود  ودعوت از  تنی چند از هنرمندان که البته آقای"امین حیاتی" هم در بین آنها بود(چه عجب !ایشان را در یکی از  مراسم استادشکیبایی دیدیم!)

سپس پخش مجدد کلیپ از آقای طالبی و پخش قسمتهایی از پشت صحنه فیلم هامون و پخش کلیپ تاثیر گزار دیگری از هنر نمایی های استاد شکیبایی در نقش هایی که بازی کردند.

در این میان  تماس تلفنی با یکی از همدوره های آقای طالبی که مقیم امریکا هستند جهت بیان خاطراتشان با آقای طالبی و همچنین تماس با"استاد مشایخی"که در کرمان بسر میبرند و متاسفانه بستری هستند بدلیل تصادف، جهت ذکر مصیبت وارد شده به جامعه ی هنری ایران و نیز دعوت از آقای پور احمد (کارگردان اتوبوس شب) جهت ایراد سخنانی در باب هنر استاد شکیبایی هم برنامه های دیگر این بزرگداشت بود.

و در انتها نیز دعوت از خانواده ی استاد شکیبایی جهت دریافت لوح یادبود.

و...

 تمام

پ.ن

در کلیپی که از قهرمان ملی ایران آقای طالبی که مصاحبه ای از ایشان را شامل میشدپخش شد، آقای طالبی عنوان کردند که مدت ۲۰ سال است که از بیماری رنج میبرند.ایا کسی توجهی داشت و از ایشان دلجویی میشد؟ بعد از آن از یکی دیگر از قهرمانان همدوره ی ایشان دعوت شد تا چند دقیقه ای صحبت کنند که بخش قابل توجه آن این بود که این قهرمان ملی کشور در حال حاضر مشغول پیشه ی رفوگری میباشند.

قابل توجه مسئولان !

پ.ن۲

استاد مشایخی با لحن مایوسانه ای در پاسخ به سوال مجری که پرسید حالتان چطور است گفت:من خوبم اما چه اهمیت دارد وقتی به این راحتی عزیزانمان را از دست میدهیم.

بیشتر به فکر باشیم.تا هستند قدرشان را بدانیم...

پ.ن۳

مدیریت مجموعه ی اریکه ایرانیان بابت برگزاری این مراسم هیچ مبلغی دریافت ننمود که از اینجهت شایسته ی تقدیر است.شاید که بتوان با اینگونه بزرگ منشیها از ایندسته مراسم، در زمانی که عزیزانی که به هنر و فرهنگ ایران خدمت کرده اند زنده هستندتقدیر نمود.

آقای مختاباد هم اجرای برنامه ی خود را بصورت افتخاری به خانواده ی شکیبایی و طالبی تقدیم کرد.عملکرد ایشان هم شایسته ی تقدیر و تشکر است.

عکس های مربوط به مراسم را از اینجا مشاهده کنید.