روزمرگی

عاقبت بودنم شد! آدمی را دمیدند.آه باران نمی داند اینرا... آدمی سفالی قدیمیست.

روزمرگی

عاقبت بودنم شد! آدمی را دمیدند.آه باران نمی داند اینرا... آدمی سفالی قدیمیست.

مرد همیشه سبز (۲)

آیین بزرگداشت خسرو شکیبایی ...

مکان:اریکه ایرانیان-سعادت آباد. زمان:سه شنبه ۱۵ مرداد-ساعت ۱۷.برگزار کننده:موسسه نسل آفتاب.مدیریت:آقای امیررضا خادم

***

مراسم راس ساعت شروع شد!

با نظمی تقریبی که حداقل در بزرگداشت ها کمابیش میتوان دید و آرزو به دل نمی مونیم که جامعه ی ایرانی هم در مراسم بزرگداشت می تواند در خور شخصیت ایرانی رفتار کند!

مهمانان با کارت دعوت آمده اند و قرار است در صورتی که فضای خالی مانده باشد قابل استفاده برای عموم نیز باشد.

در ابتدای ورودی سالن جمعیت با آب میوه و شیرینی پذیرایی شدند.

"آقای ایرانلو"مجری برنامه  با صدایی بم ورود حاضرین را تبریک و علت برگزاری مراسم را (که البته علاوه بر استاد شکیبایی ،بزرگداشت"آقای ابوطالب طالبی" قهرمان ملی کشتی که بتازگی فوت کرده اند نیز هست) اعلام میکند.لازم به ذکر است که هر دو ی این عزیزان از اعضای موسسه نسل آفتاب بودند که فعالیت فرهنگی ورزشی دارد...

به هر حال مجری از برگزار کننده دعوت میکند که بر روی سن بیاید و"آقای خادم"هم با سخنانی حدود ۱۰ دقیقه ارتباط بین ورزش و هنر را بیان کرده و در باب فعالیت این دو عزیز از دست رفته سخن میگوید

سپس کلیپی با صدای استاد شکیبایی در ثنای "جهان پهلوان تختی" که سال گذشته در مراسم بزرگداشت ایشان تهیه  شده بود پخش میشود تا جنبه ی ارتباط نزدیک هنر و ورزش بیشتر تحقق یابد و الحق که استاد شکیبایی چقدر زیبا دکلمه میکرد...

پس از آن کلیپی از مسابقات  آقای طالبی و سپس دعوت از"آقای مختاباد" .

 قطعات:تنها موندم تنها رفتی - ساربان و شبانگاهان که با اجرای زیبای آقای مختاباد سالن را برای دقایقی در سکوتی خاص فرو برد.

پس از آن هم دعوت از خانواده آقای طالبی جهت دریافت لوح یادبود  ودعوت از  تنی چند از هنرمندان که البته آقای"امین حیاتی" هم در بین آنها بود(چه عجب !ایشان را در یکی از  مراسم استادشکیبایی دیدیم!)

سپس پخش مجدد کلیپ از آقای طالبی و پخش قسمتهایی از پشت صحنه فیلم هامون و پخش کلیپ تاثیر گزار دیگری از هنر نمایی های استاد شکیبایی در نقش هایی که بازی کردند.

در این میان  تماس تلفنی با یکی از همدوره های آقای طالبی که مقیم امریکا هستند جهت بیان خاطراتشان با آقای طالبی و همچنین تماس با"استاد مشایخی"که در کرمان بسر میبرند و متاسفانه بستری هستند بدلیل تصادف، جهت ذکر مصیبت وارد شده به جامعه ی هنری ایران و نیز دعوت از آقای پور احمد (کارگردان اتوبوس شب) جهت ایراد سخنانی در باب هنر استاد شکیبایی هم برنامه های دیگر این بزرگداشت بود.

و در انتها نیز دعوت از خانواده ی استاد شکیبایی جهت دریافت لوح یادبود.

و...

 تمام

پ.ن

در کلیپی که از قهرمان ملی ایران آقای طالبی که مصاحبه ای از ایشان را شامل میشدپخش شد، آقای طالبی عنوان کردند که مدت ۲۰ سال است که از بیماری رنج میبرند.ایا کسی توجهی داشت و از ایشان دلجویی میشد؟ بعد از آن از یکی دیگر از قهرمانان همدوره ی ایشان دعوت شد تا چند دقیقه ای صحبت کنند که بخش قابل توجه آن این بود که این قهرمان ملی کشور در حال حاضر مشغول پیشه ی رفوگری میباشند.

قابل توجه مسئولان !

پ.ن۲

استاد مشایخی با لحن مایوسانه ای در پاسخ به سوال مجری که پرسید حالتان چطور است گفت:من خوبم اما چه اهمیت دارد وقتی به این راحتی عزیزانمان را از دست میدهیم.

بیشتر به فکر باشیم.تا هستند قدرشان را بدانیم...

پ.ن۳

مدیریت مجموعه ی اریکه ایرانیان بابت برگزاری این مراسم هیچ مبلغی دریافت ننمود که از اینجهت شایسته ی تقدیر است.شاید که بتوان با اینگونه بزرگ منشیها از ایندسته مراسم، در زمانی که عزیزانی که به هنر و فرهنگ ایران خدمت کرده اند زنده هستندتقدیر نمود.

آقای مختاباد هم اجرای برنامه ی خود را بصورت افتخاری به خانواده ی شکیبایی و طالبی تقدیم کرد.عملکرد ایشان هم شایسته ی تقدیر و تشکر است.

عکس های مربوط به مراسم را از اینجا مشاهده کنید.

نظرات 18 + ارسال نظر
غزل چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:18 ب.ظ

سلام الهام عزیزم
از درج خبر مربوط به بزرگداشت ممنون.به نکات ظریف اما بسیار مهمی اشاره کردی.
اینکه قدر هنرمندانمان را تا هستند بدانیم

احمدرضا احمدی چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:36 ب.ظ

گزارش خوبی بود.
مسئولان باید به فکر مشکلات معیشتی هنرمندان و ورزشکاران باشند.اکثر آنها در فقر و ناشناس ماندن میمیرند
آقای طالبی را چند نفر از نسل جوان میشناسند.
اون خدابیامرز در سن ۲۷ سالگی از دنیای کشتی خداحافظی کرد.

محمدمهدی پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:48 ق.ظ http://sodalin.blogsky.com

سلام
گزارش خوبی بود.همیشه همینطوره قدر اوناییو که باید بدونیم بعد از رفتنشونه
انگار همیشه یادمون میره که ناگهان چقدر زود دیر میشه

نسیم(روزنامه ی سینمایی بانی فیلم) پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:54 ب.ظ

وقتی که دستان نجیب تو موهای کودکانه ام را نوازش میکرد ...

شادمانی پرنده ای خوشبخت بود که بر شانه های من آشیانه داشت . امروز دستهای مهربان تو از دستان عاشق من جدا مانده است ...

اما من با روزهای خوش کودکیهایم با روزهایی که در کنار تو سپری شد خداحافظی نمیکنم و همچون تمامی روزهای قدیم به قاب خوش خاطراتم خیره میمانم تا آن روز که دیدارهایمان تازه شود ...

به امید دیدار

دخترت پوپک

علی بینش پژوه پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:44 ب.ظ

دوست خوب خانم الهام
مطالبی که شما انتخاب میکنید و مینویسید عموما عمیق و قابل تامل هستند.اما باید این نکته را بیاد داشته باشید که ما در کشوری زندگی میکنیم که مرده پرستی در آن از قدیم مرسوم بوده و رواج داشته است .بنابراین اینکه قدر هنرمندی را تا زمانی که هست بدانیم کمتر تحقق می یابد.
آقای طالبی چندبار در مسابقات ملی مدال طلا گرفت که در نهایت مورد بی مهری و ناداوری قرار گرفت و براحتی مدال را از گردنش برداشتند و مقام را از او گرفتند !میدانید علتش چیست؟همینکه در واقع نقطه اتکایی نیست تا ورزشکار یا هنرمند با داشتن آن قوت بگیرد و تا زمانی که مدال گرفت عزیز بود و بعد از آن آنقدر مورد بی مهری قرار گرفت که در سن بسیار کم از دنیای کشتی خداحافظی کرد و در اواخر عمر هم با این که سنی نداشت(۶۴ و همسن آقای شکیبایی)در نهایت فقر از دنیا رفت.
باز هم جای شکر دارد که آقای شکیبایی نیازمالی نداشت و دلسوزیها و ترحمهای چندش آور بعد از رفتن شامل حال او نشد.به هر حال گاهی نوشتن اینگونه مطالب هرچند که گوش شنوایی ندارد اما این خوبی را دارد که اقلیتی را به فکر وامیدارد.
خداوند رحمتشان کند.

امید جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:59 ق.ظ http://mardemordad.blogfa.com

ایرانی عاقبت به خیر و ایرانی معمولی فقط در مراسم یادبودشان از هم تفکیک می شوند . یک عمر اندیشه و کار سخت و مرارت بار و در آخر یک لوح تقدیر ... البته شکیبایی لوح تقدیرش را در همان روز نخست مرگ گرفت . از اینهمه وبلاگ نویس که انگار عزیز هم خونشان را از دست داده بودند .

مهدی( وبلاگ ترانه علیدوستی) جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:12 ب.ظ http://www.taranehh-alidoosti.blogfa.com

سلام عزیز
الهام خوب
یادداشتتان و گزارش تان از مراسم را خواندم. اتفاقاً من هم در سالن حاضر بودم و شاهد بودم که برنامه به خوبی برگزارشد.البته کمی شور آن کم بود و خیلی حالت رسمی پیدا کرده بود که بیشترهم به خاطر تلفیق دو مراسم با هم بود و اینکه یک نهاد غیر انتفاعی آن را برگزار کرده بود.
در تنظیم گزارش کمی پیشداوری کرده ای( مثل امین حیایی، که از دیوانه گان خسروشکیبایی است و همیشه درکنارش بود...مراسم ها را نگاه نکن که بعضی ها فقط مرده پرستی بلد هستند و سر حلوا می آیند... حتی خودمن هم اگر به سابقه ی قدیمی وبلاگم رجوع کنی می بینی که بارها از خسروشکیبایی یادکرده ام و حتی در معرفی وبلاگ، هامون جای خاصی دارد).
وخوشحالم از این حرکت فرهنگی که شما به خوبی آن را روایت و در تاریخ وبلاگداری ثبت کرده اید...حرکت معنوی و فرهنگی جناب مختاباد وموسسه اریکه ایرانیان را می گویم ...کاش خیلی ها یاد بگیرند... و چقدر هم احترام جناب امیر خادم در ذهنم بیشتر شد...با ورودش به مجلس شورا مخالف بودم،ولی اگر بخواهد با تکیه به شخصیت سیاسی ای که پیدا کرده است،رانت ها را به سمت فرهنگ و ورزش و دفاع از آن سوق دهد،دست مریزاد دارد و باید شانه هایش را بوسید.
موفق و سلامت باشی

IROON TV جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:58 ب.ظ http://irantv.blogsky.com/

مرسی از گزارشت... در مورد اریکه ایرانیان که پول نگرفته خب آفرین ولی در عین حال باید توجه داشت که تبلغ خوبی براش شد! یه چیزی هم باید دستی می داد در واقع....
خانم کوشیار چه قدر داغون شده... حق داره...

ولی من از این با هم گرفتن این دو مجلس خوشم نیومد.

در مورد رسیدگی نکردن به اون کشتی گیر هم خب هر کسی زندگی خودش رو داره. کشتی‌گیر هم حق‌ش به گردن جامعه بیش‌تر از معلم و دکتر و کارگر نیست که... خودشون باید به فکر باشن و اتحادیه و بیمه و ... درست کنن.

علیرضا جمعه 18 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:27 ب.ظ http://golshiftehgroup.com

سلام الهام خانوم. مرسی که سر زدید.
این همه عشق و علاقتون به خسرو شکیبایی، برای من قابل درک و لمسه. چون خودم هم مانند همه، کمتر یا بیشتر، این حس رو دارم. یاد حسرو شکیبایی همیشه با ماست.
راستی در مورد اون موضوع مورد اشارتون، تو 2 تا کامنت در خود وب پاسخ دادم که حتما بخونیدشون.
من به همراه چند نفر دیگه، در اون وب فعالیت می کنم. امیدوارم رابطه ی خوب و مستدامی بین دو تا وب برقرار بشه.
بازم ممنون
فعلا

سیاوش کاویان شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:56 ق.ظ http://mby.blogfa.com

بودیم و کسی پاس نمیداشت که بودیم

باشد که نباشیم و بدانند که بودیم.
شاد باشید و همیشه خندان.

That's the LIFE شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:04 ق.ظ

http://varteh.persianblog.ir/post/345

این قشنگتره چون کسی که ببینه به امیر خادم گفتین آقای امیر رضا خادم تا آخرش نمیخونه ... البته طولانی بودن هم مزیده بر علته ها .

دوست خوب
اندیشه ها و فرهنگ ها متفاوت است هرچند که همه ایرانی باشیم :
۱-مطلب من درمورد بزرگداشت بود نه مراسم تشییع !که البته شما گفتید نخواندید.
۲-مطلب طولانی و کوتاه ندارد باید منظور را برساند.گزارش در مورد یک مجلس معمولا کوتاه نمی شود.
۳-بکار بردن کلمه ی آقا ادب انسان را نشان می دهد،ضمن اینکه آقای خادم درین مورد واقعا آقایی کردند و حرکتی مثبت از خود نشان دادند.
۴-باز هم بیایید، اما مطالعه ی بیشتری داشته باشید در مورد همه چیز...

سیما شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:45 ق.ظ http://gharibenili.blogfa.com/

خسرو عزیز ...

نامت سپیده دمی است که بر پیشانی زمان میگذرد
متبرک باد نام تو
و ما همچنان دوره میکنیم شب را و روز را هنوز بی تو ...

یاد و نامش گرامی و سبز سبز سبز

سلام الهام جان
عزیزم سبز باشید ، موفق و پیروز در پناه حضرت حق

شازده خانوم شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:07 ق.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

سلام
بی معرفت تهران اومده بودی ؟؟
یه خبر میدادی خوشحال میشدم ببینمت

سلام!!!
ای بابا شازده خانوم!
من که گفته بودم اهل تهرانم

عمران میری شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:34 ب.ظ http://omranmiri.blogfa.com

فقط برای به روز رسانی آمده ام ...برای خواندن نیامده ام ...
.
.
.

سلام
من وبلاگ رو عوض کردم
این ادرس جدیده
لطفا لینک رو هم تغییر بدید
یادتون نره

اینکه اون وبلاگ دیگه دست من نیست و هیچ کامنتی هم از اون وبلاگ توسط من گذاشته نمیشه
با احترام به روزم
اگر لینک نیستید اطلاع بدید...

That's the LIFE شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:57 ب.ظ

عجب دنیایی شده ها ! الهام خانوم هر دفعه واسه شروع ، شما باید چند تا بار ما کنی ؟ میدونم مطلب در مورد بزرگداشت بود ، ولی به صورت ماکروسکوپی که نگاه کنید ، میبینید که کلا همش در مورد مرحوم آقای خسرو شکیبائیه است . پس اون "این قشنگتره" در مورد طرز برخورد با قضیه بود نه اینکه خدای نکرده ، زبونم لال ، شما بد و بیربط مینویسید که ، خاک بر دهانم باد .
میگویند که یک بار پیغمبر میخواسته واسه چند جا حاکم تعیین کنه و میگه همه راس ساعت 8 هر کاری داشتن ول میکنن میان مسجد ، همه که جمع میشن ، موضوع جلسه رو مطرح میکنه و در همین اثنا چند نفر ازین گوشه موشه ها میپیچونن و میرن . پیغمبر هم همون موقع ختم جلسه رو اعلام میکنه و میگه برید همونها رو بیارید ، اونا حاکمن ، اونا میدونن حاکم بودن یعنی چی . ولی امیر خادم جون عزیز ما سر جای خودش نیست ، امیر خادم کشتی گیره ، امیر خادم یه خم دو خم و فوقش بار انداز ، امیر خادم به جای اینکه از مسجد در بره ، از جهان کشتی خودش رو به بالای درخت رسونده و نارگیل میچینه ، امیر خادم جایی نمیخوابه که آب بره زیرش ، امیر خادم حسن فعلی داره ولی فاعلی نه ، اینجاها باید میکروسکوپی نگاه کنید نه اونجاها که فقط خواستم یه اطلاع رسانی به دوست قدیمیم بکنم و یه آدرس دادم .
جایی که هیچ کس سر جای خودش نیست و یارو از نیرو انتظامی میاد شورای شهر و اون یکی چون لگدهای خوبی میزده رو هم با خودش میاره ، دیگه چه جای این حرفاست .
اینا رو هم گفتم چون این وبلاگ و صاحبش واسم اهمیت دارن وگرنه چه دلیلی داره که من با این عظمتم این همه کیبورد فرسایی کنم :-)
حالا نمیشه یکی بی فرهنگ و بی ادب و بی سواد باشه و به رخش نکشید ؟! یعنی چی مطالعاتت رو بیشتر کن در همه زمینه ها ؟! البته ازینکه قبلش به من گفتید دوست خوب هم خیلی خوشم اومد .
به جای 1 هم علامت تعجب گذاشتین ، احتمالا بعد ازینکه به من گفتید دوست خوب و اینتر زدید دستتون رفته روی رایت شیفت که درست زیر اینتر قرار داره و ازونجایی که موارد 4گانه رو از قبل آماده تو ذهنتون داشتین بعد از اینتر سریع میخواستید یه 1 تایپ کنید که این اتفاق افتاده ، از همه ی اینا بر میاد که موقع نوشتن پاسخ اون کامنت واقعا عصبانی بودید . من معذرت میخوام . شما قشنگ مینویسید . مثلا سفالین خودش یکی از دوره های باستان شناسیه ، و اون خانومه هم که به احتمال زیاد سرخپوسته چون یه کرکس داره زیرش پرواز میکنه و خودش هم توی حالت خلسه است و این همه من رو یاد جادوگر قبیله ی ژرانیمو اینا میندازه و ژرانیمو سرخپوسته ، پس اون خانومه هم سرخپوسته . ساعت دیجیتال زیرش هم نصفش معلومه و اصلا اهمیتی نداره که نصفش هم معلوم نیست چون اون ساعت عقربه ایه خیلی قشنگه . تازه هماهنگی عکس و تصویر درین وبلاگ خیره کننده است و رنگش هم که دیگه نگو ، حتی یه بار الهی قمشه ای (آقای الهی ...) گفته بود که تو ادبیات ما این رنگ بهترین رنگ واسه پس زمینه است .

جاست کیدینگ ، موفق باشید .

ممنون از اینهمه اشارات عجیب غریب و بامزه که بعد از مدتها کمی لبخند را برایم به ارمغان آورد
این نوشته بوی یک آشنا و همکار قدیمی رو میده که چند وقته نیست
آقای علی رضا در وبلاگ هفت هفتی
چون فقط ایشون از عظمتشون ذکر میکردند نه؟

با اکثر حرفها موافقم
بجز جریان آقای خادم که البته اشاره ای به انجام وظایفش در شورا ندارم چون هیچکس در جای خودش نیست و انجام وظیفه هم نمی کند
وبلاگ دوستتون و بخصوص طنز تلخ اما واقعی که درمورد مراسم خاکسپاری خسروشکیبایی نوشته بود شاهکاره

منتظر نظریات جالب شما هستم
(از تذکرو البته دقتتان درمورد علامت تعجب ممنون تصحیح شد)
ساعت دیجیتالی در صفحه ای که برای خودم باز میشود کامل است!

آرش یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:49 ق.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

اتفاقا گوشه هایی از این مراسم از تلویزیون پخش شد.ولی افسوس که همچین مراسم و بزرگداشتی زمانی برگزار میشه که دیگه همچین عزیزانی در بین ما نیستند.
تا جایی که اطلاع دارم جمشید مشایخی داره فیلم مستندی درباره خسرو شکیبایی میسازه که خیلی از افراد سرشناس توی این فیلم هستن مثل نیکی کریمی ،مهرانه مهین ترابی و...

فقط یه چیزه کوچولو رو من اصلاح می کنم اسم مجری برنامه آقای اینانلو هستش.از گزارشی که تهیه کردی خیلی ممنون

ممنون،از تذکر بابت نام آقای اینانلو
متاسفانه نمیدونم چه مشکلی برای این پست پیش اومده که نمی تونم هیچ تغییری درش ایجاد کنم.نه می تونم چیزی اضافه کنم یا کم کنم.فقط این پست قابل ادیت نیست!خیلی سعی کردم حداقل نام آقای اینانلو را درست کنم فعلا که نشده !!!
اما باز از توجه شما ممنونم
***
درمورد مستند آقای مشایخی درمورد خسرو عزیزمان شنیده ام اما به امید اینکه آقای مشایخی زودتر بهبود یابند و این پروژه را به بهترین نحو به پایان برسانند.

امیرحسین شایگان یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:38 ق.ظ http://amirshaygan.blogfa.com

«مهدی موسوی» نیست
اما با شعر تازه ای از او
و حرف هایی کوتاه از او
بودنش را ادامه می دهیم
قرار ما:
شاعر خیابان چهل و هشتم.
در این روزهای گرم
کسی
«در آستانه ی فصلی سرد»
منتظر شماست
با آخرین نامه و شعر چاپ نشده ای از دکتر موسوی به روزم

الهام یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:09 ب.ظ http://piadehdarbaran.blogfa.com

سلام الهام عزیزم
خوبی گلم

فقط می تونم بگم یادش گرامی و روحش شاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد