روزمرگی

عاقبت بودنم شد! آدمی را دمیدند.آه باران نمی داند اینرا... آدمی سفالی قدیمیست.

روزمرگی

عاقبت بودنم شد! آدمی را دمیدند.آه باران نمی داند اینرا... آدمی سفالی قدیمیست.

چهارشنبه سوری

چنین گفت زرتشت:بسوزانید بدی را در آتش تا از آن نیکی برون آید 

بنا به روایت ایران باستان سیاوش در روز جهارشنبه ی آخر سال کشته شد وایرانیان برای زنده نگه داشتن یاد سیاوش در شب چهارشنبه ی آخر سال آتش بر می افروزند تا به شیوه ی سیاوش از میان اخگرهای سرکش بگذرند...

فردوسی می فرماید:

ســیــاوش ســیــه را بــه تــنــدی بــتـــاخـــت
نــشــد تــنــگ دل جــنــگ آتــش بــســاخـــت
ز هــرســو زبــانــه هــمــی بـــرکـــشـــیـــد
کــســی خـــود و اســـپ ســـیـــاوش نـــدیـــد

***

مراسم چهار شنبه سوری:

  • بوته افروزی

هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند. با غروب  آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها  را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های  افروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند  و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود بخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی  می خوانند.

زردی من از تو ، سرخی تو از من 

سردی من از تو، گرمی تو از من

 

  • قاشق زنی

زنان و دختران آرزومند و حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و شب هنگام در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفی بزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند. صاحب خانه که می داند قاشق زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در کاسه های آنان می گذارد. اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. گاه مردان به ویژه جوانان، چادری بر سر می اندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشق زنی در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند.

  • آجیل چهارشنبه سوری

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام «آجیل چهارشنبه سوری» از دکان رو به قبله می خریدند و پاک می کردند و میان خویش و آشنا پخش می کردند و می خوردند. به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه بابا خارکن را نقل می کردند.

  • فال گوش نشینی

زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهارسو می ایستند و گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبتکردن رهگذران تفال می زنند. اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجتو آرزوی خود را برآورده می پندارند. ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.

  • کوزه شکنی

مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،کمی نمک به علامت شور چشمی، و یکی سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزه ای سفالین  می اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر ، کوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به کوچه پرتاب می کند و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم  به توی کوچه» و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می کنند.  

  • فال حافظ

ارتباط معنوی با فال حافظ هم مراسم دیگریست که در انتهای شب و در زیر نورشمع زیبایی و لطف خاصی دارد...

***

 

چه خبر از جهارشنبه سوری این روزها؟

 

این سالها چهارشنبه سوری پر خاطره ی گذشته دیگر وجود ندارد. بزرگترها تمام زمستان نگران منفجر شدن خانه و زندگی و یا از آن بدتر مجروح شدن فرزندانشان هستند.

 این رسم زیبا و پر معنا مبدل به میدان جنگ شده و دیگر کسی دلیل آتش افروختن در این شب را نمیداند.

 

کاش آداب و سنن گذشته و بچگی که چادر مینداختیم سرمون و میرفتیم قاشق زنی یه بار دیگه تکرار بشه

...

شاید امسال اینجوری باشه!

 

 

پ.ن:

 

 

 

اونروزا:

Free Image Hosting at allyoucanupload.com

 

اینروزا:

Free Image Hosting at allyoucanupload.com

نظرات 1 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 06:31 ق.ظ http://faryadnameha.blogfa.com

دیدم نگاشته ی مانند همیشه دوست داشتنی ات در خصوص چار شنبه سوری است برای همین این یادداشت را از ضیا مصباح که دیروز خوانده بودمش می گذارم برایت :
در شب آخرین چهارشنبه اسفندماه (سه شنبه شب) هر سال شمسی ایرانیان جشن می گیرند و آداب و رسوم زیبایی برگزار می کنند.

این مراسم ماندگار ریشه در آیین های ملی و باستانی سرزمین پاک ما دارد و بعد از حدود 3700 سال کماکان با شکوه خاصی برگزار می شود و از قدیمی ترین زمان های تاریخ تاکنون پایدار مانده و حوادث روزگار نتوانسته است خللی بر آن وارد کند.

آیین این شب بین تمام اقوام ایرانی اعم از ترک، فارس، بلوچ، لر، کرد، ترکمن، عرب زبانان و اقلیت های عزیز مذهبی و... جملگی ایران تباران معمول است.این جشن از کرمان و سیستان تا آذربایجان، از خراسان ها تا خوزستان، از گیلان تا فارس و تمام این دشت وسیع که ایران عزیزش می نامیم با شور فراوان و دلبستگی خاصی آشکار می شود و ایرانیانی که از دیار خود دور افتاده اند نیز آن را فراموش نکرده و هر کجا که هستند آن را بر پا می دارند.این یادواره، تشریفاتی گوناگون دارد. بخشی از این تشریفات عمومی و مشترک میان تمام مردم ایران و ملل دیگر آریایی است و بخشی دیگر خصوصی است.زیباترین و قدیمی ترین آداب این شب آتش افروختن و جستن از آن و شادی کردن در کنار آتش است. زن و مرد، پیر و جوان در صحن خانه، بر سر چهارراه و خیابان های شهر و روستا از روی این اخگرهای افروخته یکی پس از دیگری جستن می کنند و در هر جستنی می گویند؛ «زردی من از تو سرخی تو از من» یعنی زردی بیماری و ناتوانی را از من بستان و سرخی و شادابی و تندرستی را که در خود داری به من ببخش.چنانچه آتش افروزی درون خانه باشد، پس از سوخته شدن خاکستری را که از آتش می ماند در خاک اندازی جمع می کنند و از خانه بیرون می برند، آن کس که آن را بیرون برده در بازگشت در می زند و از درون خانه از او می پرسند کیستی، از کجا آمده یی و چه آورده یی؟

پاسخ می دهد که منم، از عروسی آمده و تندرستی آورده ام .(امروز با زندگی آپارتمان نشینی در شهرهای بزرگ این مراسم محدودتر شده است.)

در آیین های خاص می توان به کوزه شکستن، آجیل خوردن، فال گوش ایستادن، گره گشایی، کندر خوشبو، آش بیمار، فال گرفتن با بولویی و... که در نقاط مختلف کماکان انجام می شود، اشاره کرد.

کوزه شکستن؛ این آیین در بسیاری از نقاط ایران معمول است و عقیده دارند بلاها و قضاهای بد را که در کوزه ریخته اند بعد از شکستن آن دفع می شود.

آجیل خوردن؛ در شب چارشنبه سوری آجیل خوردن از رسوم و آداب مخصوص است و باید آجیل شور و شیرین باشد.

فال گوش ایستادن؛ کسانی که حاجتی دارند در این شب نیت می کنند و بر سر رهگذری به فال گوش می ایستند. نخستین عابری که گذشت به سخن او توجه می کنند و آن گفته را در استجابت مقصود خود به فال نیک یا بد می گیرند.

گره گشایی؛ کسانی که بخت ایشان گره خورده و مشکلی در کارشان رخ داده گوشه پارچه یی را گره زده بر سر راهی می ایستند و از اولین کسی که گذشت می خواهند آن گره را بگشاید و عقیده داشتند گره از کار فروبسته به این ترتیب باز می شود.

کندر خوشبو؛ در این آداب زنان بر در دکان عطاری می روند و کندر خوشبو که همان اسفند است می خرند و در خانه برای دفع چشم زخم و دفع مشکل خود دود می کنند.

آش بیمار؛ در خانه یی که بیماری باشد باید در شفای او کوشید که بیماری او به سال دیگر که چند روز بعد است، نرسد. برای این کار آشی می پزند که به آش بیمار یا آش امام زین العابدین معروف است. قبل از تهیه آش در منزل همسایه ها را می زنند و با قاشق به ظرف مسین که همراه دارند می کوبند. صاحبخانه مکلف است چیزی که بتوان در آش ریخت یا مقداری پول در آن ظرف بریزد. با آن مواد و پول لوازم آش را تدارک می بینند و آن آش را به بیمار و مانده را به تهیدستان می دهند و معتقدند آن آش هر دردی را شفا می دهد.و بالاخره یکی از شیرین ترین آداب چارشنبه سوری که بیشتر جنبه بازی و تفریح دارد فال گرفتن با بولویی (کوزه کوچک دهان گشاد) است.دختران جوان چیزی که نشانه یی از آنها باشد در کوزه می اندازند و اشعار مختلفی که بتوان بدان تفال کرد بر قطعه یی کاغذ نوشته و تا کرده مجدد در آن کوزه می ریزند و از دختری کوچک می خواهند دست در کوزه کرده کاغذی را بیرون آورد و یکی از حاضران آن شعر را می خواند و سپس همان دختر یکی از اشیا را بیرون می آورد. آن شعر فالی است در حق صاحب آن نشانه.در شهرهای مختلف کم و بیش امروز هم با همه تغییرات بنیادین بخشی از این مراسم انجام می شود و در اصفهان، شیراز، کرمان و زنجان این سنت همچون تهران، مشهد و تبریز با آب و تاب بیشتری همراه است.مثلاً در بسیاری از شهرها از روزنه بخاری (شومینه) طنابی داخل اتاق (سالن) کرده و به وسیله آن چیزی را طلب می کنند. صاحب مکان مکلف است اولین چیزی را که در دسترس بود به طناب ببندد و چون طناب را بالا کشیدند به وسیله آن چیزی که به طناب بسته اند فال می گیرند، مثلاً اگر پاره یی نان باشد آن را به فال نیک گرفته که وفور نعمت خواهد بود، اگر شیرینی به طناب ببندند نشانه شیرین کامی است و اگر جارویی بر آن بسته شود آن فال را بد و به مفهوم خانه خرابی می دانند.ناگفته نماند این جشن مانند بیشتر جشن های ایرانی به ستاره شناسی بستگی دارد و مبداء همه حساب های علمی تقویمی است. در آن روز در 1725 سال پیش از میلاد، زرتشت پیامبر باستانی ایرانی (که وحدانیت را در جامعه آن روز سر داد و پندار، گفتار و کردار نیک را که بنیاد سعادت انسان ها بر آن استوار است به عنوان رمز بقا مطرح کرد) بزرگ ترین حساب گاهشماری جهان را کرده و کبیسه را پدید آورد و تاریخ های کهن را درست و منظم کرد.براساس منابع مختلف جشن سده در سال 1331 برای 3683 مرتبه و امسال برای 3739 بار برگزار می شود.در اینجا از همکاری و توجه نیروهای انتظامی بدین مناسب سپاسگزاریم و جوانان عزیزمان را در این مراسم به حفظ آرامش و انجام این سنت دیرین بدون اغتشاش و خطر توصیه می کنیم و همراه با آن سال جدید و نوروز باستانی را به همه هموطنان گرامی تبریک می گوییم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد