روزمرگی

عاقبت بودنم شد! آدمی را دمیدند.آه باران نمی داند اینرا... آدمی سفالی قدیمیست.

روزمرگی

عاقبت بودنم شد! آدمی را دمیدند.آه باران نمی داند اینرا... آدمی سفالی قدیمیست.

قاصدک های سبز

حسن گلاب را خیلی دوست دارم...

رقص قاصدکها در میان حلقه ای سبز روی دوش او ،یکی از زیباترین لحظه هایی ست که خدا را می توان دید.

به قول حسن گلاب:

خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی باحالی خــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا

 

 Free Image Hosting at allyoucanupload.com

 

0

علی بینش پژوه سه‌شنبه 23 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:52 ب.ظ

حسن گلاب سوژه جالبیست.
هرچند تخیلاتمان را قلقلک میدهد.
اما حلقه ها را میدانم دوتا هستند یکی سبز و دیگری سیاه
اون رنگ عوض نمیکنه این ما هستیم که با تغییر شخصیتمان رنگ حلقه را عوض میکنیم.
هیچ انسانی بد بدنیا نمی آید.

رضا چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:16 ق.ظ http://khorshid.blogfa.com

این حسن کچل خیلی طرفدار پیدا کرده ها!
ولی از شوخی گذشته سریال بسیار زیباییست.
درمورد قاصدکها فکر میکنم حسهای کودکی همیشه حسهای مشترک بودند.هممون دوست داشتیم یه قاصدک پیدا کنیم و فوتش کنیم تا برامون خبر ببره.
متن خوبی بود.رفتم به کودکی.
راستی من آدرس بلاگ دوستم رو گذاشتم سر بزنید (خودم هنوز بلاگدار نشدم درسا نمیذارن)

هومن رهبری چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:59 ق.ظ

مدتهاست که قاصدک ها سراغ کسی نمی روند.
اگر کسی می گوید که قاصدک ها آمدند مطمئن باشید «توهم» است
ولی کم هم نیستند افرادی که گوش قاصدک ها را می گیرن و اورا مجبور می کنند تا بسراغشون بره.تو این دوره زمونه همه چی با زور باید باشه.
اگه باور نمیکنید امتحان کنید؛ می آید.

علی چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:16 ق.ظ

عالیه

مینا چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:16 ب.ظ http://sokoout.blogsky.com

سلام الهام جون خوبی
من ااز وبت خوشم اومد لینکوندمت تو هم اگر دوست داشتی منو بلینکون و بدیدنم بیا در سکوت
بااای

علیرضا چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:46 ب.ظ http://hafti-hafti.blogsky.com

سلام
من فکر کنم همه وجه تسمیه ی این سریال رو فهمیدن به جز من ... یعنی چی حلقه ی سبز دنبال ما هم میاد ؟ حلقه ی طلایی رو میدونم ها ولی سبز و سیاه و ... نمنه دی ؟ بعضی وقتا هست میری جلوی پنجره و یهو یه احساس خوبی بهت دست میده که داری بیرون رو نگاه میکنی و ولی بیشتر وقتا هیچ احساسی نداری ... اینا همش یعنی اینکه اینهمه زیبایی باید درونی بشه که همیشه و تا ابد آدم بتونه درکشون کنه ... من تو اینی که زیبایی رو درک کنم و یه چیزی رو زیبا ببینم هم موندم ... چه برسه به اینکه تازه بخوام شکر دیدن یه چیز زیبا رو بجا بیارم...اصلا همیشه که آدم مجبور نیست به اوج لذت برسه اونجوری وقتی نمیشه آدم احساس گناه میکنه.

حلقه ی طلایی که مربوط به آهنگه معینه و هیچ ربطی به فلسفه نداره.
از نظر من اگر انسانی قادر به دیدن و لمس زیباییهای بیرون باشد زیباییهای درونش را کشف میکند و آنوقت است که حلقه ی سبز را خواهد دید.

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند.
بنگر که تا چه حد است
مکان آدمیت!!!

غزل چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:28 ب.ظ http://ghazzalbanoo@yahoo

الهام جان
متنی که نوشتی چندین بعد دارد:
۱)بزرگی و عظمت خدا
۲)کودکی و قاصدک بازی
۳)سادگی و پاک بودن فردی بنام حسن گلاب
و شاید جنبه های دیگر که من متوجه نشدم.
خیلی خوبه که یک نوشته کوتاه دربرگیرنده اینهمه نکته است و هرکس هرکدام از موضوعات که بیشتر مشغولش میکند انتخاب کرده نظر میدهد.
اما پاسخ آقای علیرضا کمی گنگ بود شاید من متوجه نشدم. نمی دونم
همیشه عاشق قاصدک بازی و فوت کردنشون بودم ،وقتی قاصدک میدیدم انگار واقعا یه نامه رسون دیدم.از خوشحالی جیغ میزدم ، شادی غریبی بود.
حسن گلاب رو منم دوست دارم .خیلی سادست.یه آدم آسمونی.
واقعا خوش بحالش که حلقه سبز اومد دنبالش.

هومن جمعه 26 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:32 ب.ظ

من این سریال رو خیلی دوست دارم دنبال کنم.
اما نمیشه کامل ببینم.
از حاتمی کیا خوشم میاد.
نظری نمیتونم بدم

گل مینا شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:51 ب.ظ http://nasserabdollahi.blogsky.com

فقط می تونم بگم حسن گلاب و خیلی دوست دارم با اون حسهای پاک و دست نخورده بچه گونش!
همه چیش واقعیه غم و شادی و محبتش!
کاش می شد همیشه بچه باشیم!

علی یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:24 ق.ظ http://dar100.blogfa.com

سلام الهام جان.

تاخیرم زیاد شد تا شب ولنتاین.. که پست روزشو گذاشتم.. متاسفانه همون روز نتونستم بیام به بچه هایی که نظر داده بودند تو این ۴-۵ ماه دوری جواب محبت هاشون رو بدم تا امروز که اومدم سراغت...

مرسی بابت اینکه میامدی و بهم سر می زدی و می خوندی و نظر می ذاشتی... واقعا ممنونم...واقعا

خوب بیام سر پست هات که الان خوندم:

پست قدغن که منو یاده یک چیز انداخت... آلبوم قدغن که استاد شهریار قنبری هم سروده و هم خوانده رو گوش کردی؟ حتما پیدا کن و گوش کن.

ولنتاین هم که ماجراش تو بلاگ هست...

حسن گلاب هم با اینکه از حاتمی کیا خوشم نمیاد ولی حمید فرخ نژاد عالیه توش... هرچند اعصاب خوردیه و من بودم دستگاه رو قطع می کردم!

تا به زودی چون تازه اومدم.... علی

آبی دریا قدغن.

عشق دو ماهی قدغن..

علیرضا یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:32 ق.ظ http://hafti-hafti.blogsky.com

منظورم این بود که اونایی که بیرون هست باید درونی بشه ... اصلا هر چی بیرون هست درون هم هست ... اینجا فروم نیست که ولی با اجازه اینجا بازم یه سوالی واسه من پیش اومده که زیبایی های درون یعنی چی ؟ همون ۳۰ کیلو متر رگ داریم و اینا رو میگی که شگفتیهای آفرینش انسانه یا روح خدایی و قلب عاشق یا همون محب شدید که وسیله ی شناخت خداونده ؟! ازون طرف زیباییهای بیرون چیه ؟ نقاشی خدا و رز قرمز که همون چند دیقه قبلش هاچ و مامانش روش نشسته بودن ؟ (والان تایم مبارک !!!) به هر حال این دو تا انقدر گنده هستن که من اصلا سعی نکنم بیخودی بزرگ کنم قضیه رو ٫مخصوصا اولی ... پس زیبایی وجود نداره مگر چند لحظه ی کوتاه که اونم آدم رو بد عادت میکنه و نمیدونم کی ها میاد و اون موقعی که من بیهوده میکوشم و نمیشه ٫ دوس دارم زمین رو گاز بزنم ... از طرفی هم هیچی رو نمیتونم بندازم تقصیر خدا حقیقیه و از هر کی میپرسی میگه تقصیر خودته ! نه ٫ میگه دست خودته ! ... منم عطاش رو به لقاش میبخشم و تو اون چند لحظه ی کوتاه هم خودمو واسه خدا میگیرم و یه جوری بهش میفهمونم که دیگه حال و حوصله ندارم نقد بدم نسیه بگیرم...پس اون چند لحظه ی کوتاه هم تو خودخواهی و هستی موهوم خودم اسیرم و مخلص کلوم دردسرتون ندم زیبایی نمیبینم فعلا ! کسی هم که میگه میبینم فکر میکنه داره میبینه ٫ بیاد اینا رو بخونه بفهمه داره اشتباه میکنه ... اینا همه رو شاعر تو یه بیت گفته که : رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند ¤¤¤ بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
پ ن : اتفاقا اون خیلی هم فلسفیه چون توش هم نوشتم داره هم سرنوشتم((Laughing Out Loud))

شقایق یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:19 ق.ظ

قاصدک هان چه خبر آوردی
از کجا وز که خبر آوردی؟
همه با دیدن قاصدک یاد خبر دادن و خبر گرفتن میافتند.واقعا یاد کودکی بخیر که میگه:شور و حال کودکی برنگردد دریغا...
و اما حسن گلاب.این روح عاشق بدجوری آدم رو درگیر دنیا میکنه شاید چون خودش درگیر این دنیا شده چون زیباییهارو ندیده.اما به قول الهام جون ما که زیباییهارو دیدیم و به ما وعده دنیای زیباتری داده شده .
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
بر پرده اسرار فنا خواهی رفت
می نوش ندانی از کجا آمده
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت!
حلقه سبز یا همان نور سفید میاد، دنبال آدمهای خوب میاد. اگر طالبش هستیم باید خوب باشیم.
ممنون پست خوبی بود.

علی یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:41 ق.ظ http://faryadnameha.blogfa.com

سلام دوست عزیز
با یه پست جدید به روزم و منتظر قدم های مبارکتون.
خوشحال می شم که افتخار بدید و سر افرازم کنید
شاد باشید

من یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:16 ب.ظ http://itsmine.blogfa.com

آره،‌منم خیلی دوسش دارم! حیف که نتونستم همشو ببینم! :-(

علیرضا یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:42 ب.ظ http://hafti-hafti.blogsky.com

باورم نمیشه !
این چرت و پرتا رو دیشب من نوشتم ؟ تقصیر من نیستا بلاگ اسکای قاتی کرده ... مثلا صفحه کلید من ویرگولش کار نمیکنه.

؟؟-:

آرش یکشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:36 ب.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

من که با دیدن قاصدکها یاد دوران بچگی خودم میفتم
یکی از سرگرمیهایی که داشتیم این بود که توو کوچه خیابونهاا دنبال قاصدکها می گشتیم تا آخر تابستون نگه می داشتیم بعد جمع می شدیم با هم آزادشون می کردیم کلی هم ذوق می کردیم ولی فکر نکنم بچه های این دور زمونه با این چیزها سرگرم بشن.


از اظهار لطف و محبتت یک دنیا سپاسگزارم.

متین دوشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 07:23 ق.ظ http://engareha-e-matin.blogfa.com

گاهی فکر میکنم خیلی از آدمای بزرگ و جا افتاده، احساس لطیف دوران کودکی خودشونو که حتی شوق لطیف یک قاصدک براشون بوجود آورده با گذشت زمان پیر نکرده اند .

احمد دوشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:02 ب.ظ http://www.joharharaman.blogfa.com

درود
نمی دونم چرا یاد حسین پناهی افتادم
خدار روحش رو شاد کنه
بدرود

مجتبی ضعیفی سه‌شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:32 ب.ظ http://www.mojtaba.org

سلام .. مجتبی ضعیفی هستم ترانه سرا و نویسنده ...

مطالبتون جدیده و هنری ...
خوشحال میشم سایت منو ببینید ...

حریردریا شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:37 ب.ظ

رقص قاصدکها........................

فکرشم نمیکردم این خبر رسانهای شیرین کودکیم اینگونه برای وصال در هم بیامیزند
به تمام عوامل حلقه ی سبز و خصوصا آقای حاتمی کیا تبریک میگویم.
بینظیر بود و ورای تصور...

گل مینا یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:15 ق.ظ http://nasserabdollahi.blogsky.com

کاملا موافقم حریر عزیز
حاتمی کیا واقعا شاهکاره.

احمد یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 08:13 ق.ظ http://WWW.JOHARHARAMAN.BLOGFA.COM

درود
مطلب بالایی جایی برای نظر دادن نداره؟
فعال نیست لینک نظراتش
بدرود

علی بینش پژوه یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:36 ق.ظ

از حق نگذریم زیبا تمام کرد .
اینهم یعنی دیدن دست خدا.اینکه ما در مقابل اراده اش هیچ نمی توانیم انجام دهیم حتی اگر نخواهیم بمیریم و یا قلبمان را به شخص دیگری ببخشیم.منهم بسیار لذت بردم.
ضمنا عکس انتخابی شما بسیار زیباست.
شما عکاس هستید؟(بدان جهت پرسیدم که عکس نقش زیادی در ارائه نظراتتان و نوشته هایتان ایفا میکند)

خیر من عکاس نیستم.
ممنون بخاطر لطف و توجه شما

الهام یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:20 ب.ظ http://piadehdarbaran.blogfa.com

سلام الهام جان
خیلی عالی بود
دستمریزاد
راستی منم آپم دوست داشتی یه سر بیا پیشم
در ضمن چرا صفحه نظات بالاییت باز نمی شه؟

بخاطر پست قاصدکهای سبز و دانستن نظرات دوستان پست بالا را در قسمت نظردهی غیر فعال کردم.

گل مینا یکشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:32 ب.ظ http://nasseria.dom.ir

به روزم با:

انسان غافل

از مجموعه دانلود و برگردان آهنگهای بندرعباسی ناصر عبداللهی.

www.nasseria.dom.ir

محمد سه‌شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:06 ب.ظ http://sibsabz.parsiblog.com

با سلام. دوست عزیز همانطور که مشخص شد گلبهار ازدواج نکرده بود بلکه قبل از ازدواج فرار کرده بود. از توجه شما متشکرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد