سارا انار ندارد

 یک عمر خوانده بودیم 

دارا انار دارد 

در دست کوچک خود 

سارا انار دارد 

ما مشق می نوشتیم با شور و شادمانی 
غافل از اینکه دارا حتی نداشت نانی 
سارا گلوله ای خورد اما شعار نمی داد 
هنگام مرگ خونش بوی بهار می داد 
در دست هایش امروز دارا هیچی ندارد 

با دشمنان سارا او قصد جنگ دارد 
دارا که مشق ما بود در زندان است امروز 
درس شجاعت او سرمشق ماست امروز  

*** 

با اجازه از افشین علاء که سروده اش نوستالژی کودکی هامان شد وبیاد* نداها و سهراب ها* اندکی تغییرش دادم.