یکی از دوستامون زنگ زد که آدرس خونمون عوض شده.
با تعجب پرسیدیم چرا؟شما که تازه اومدین اینجا !خونتونم که نوسازه
گفت: طبقه ی سوم خونمون ستونش ریخته ! اول فکر کردیم زلزله ست.بعدشم بهمون گفتند سریع تخلیه کنید.
***
سه جهارسالی گذشت...
هرروز از کنار اون ساختمون رد میشدم.
شاهد بودم که یواش یواش کج شده .تقریبا شش هفت ماه پیش دیدم نصف بیشتر طبقاتش ریخته و متعجب از اینکه چرا هیچ اقدامی نمی کنند.
چرا خرابش نمی کنند؟
دورتادور ساختمان علائم و هشدارهای ایمنی جهت نزدیک نشدن به ساختمان و رد نشدن عابران و...
اما دریغ از هیچ اقدامی!
اگه قرار بود ساخته بشه، وقت و بیوقت:
کامیونهای حامل مصالح،
لودر و بولدوزر،
شهرداری،
سازمان مهندسی کشور،
معمار و آرشیتکت های جورواجور،
مهندسان ناظر با امضاهای داخلی و فرنگی! و خلاصه تکنولوژی در خدمت سازنده ای بود که بعضا بقول آقای حیدری با فروش گوسفندانش تصمیم به ساخت و ساز داشت!
دوشنبه ۱۰ تیر:
ساختمان نیمه ریخته سعادت آباد بطور کامل ریخت و ۲۰ نفر در زیر آن جان باختند....
بدون آسیب رسیدن به هیچ ارابه ی آهنی.
چرا که هستند بیچارگانی که بخاطر لقمه ای نان حاضرند هر کاری انجام دهند.
حتی تخریب پایه های ساختمانی مخروبه با بیل و کلنگ و شبانگاه در رویای خوابی راحت! زیر پایه های همان ساختمان مخروب به دستور پیمانکار منصف!
***
چه باید گفت؟
نیستی سهراب ببینی کار ما از دل خوش گذشته! حالا باید گقت:جان آدمی سیری چند؟
پ.ن:
اینجا ایران است.
از شیر مرغ تا جون آدمیزاد در آن براحتی (۳ تا نقطه) میشود!
باور نمیکنید؟
ببینید:
به چه می اندیشی؟
اینهمه تجهیزات و تکنولوژی !! کجا بودید تا حالا؟
***
مرتبط:
واژگون شدن اتوبوس در بزرگراه تهران قم و کشته شدن ۲۹ نفر !
و
. . . شدن ما کماکان ادامه دارد.
قدیما میخوندند:
اینجا رو تهرونش میگن
دروازه شمرونش میگن
حالا باید بخونن:
اینجا رو ایرونش میگن
کشور ویرونش میگن!!!
و باز هم شاد باشید
سلام الهام جان
واقعا تاثر آورست شنیدن و خواندن در خصوص این مسائل ولی مثل اینکه در ایران ما گریزی نیست و پوستمان باید خیلی کلفت تر از این حرف ها باشد.
حادثه ی سعادت آباد بارها تکرار شده ولی هر بار با توجیهات آقایان به تاریخ پیوسته .
و چه راحت ۲۹ یزدی بی نوا در دم جان باختند و شرکت مسافرتی میهن نور برای یک سال ممنوع الفعالیت شد!!!
شاد باشی
بله فقط یکسال...
سلام الهام جان
واقعا جای تأسف داره .....
صحنه های وحشتناکی بود ....
فقط می تونم بگم متاسفم ... سخت متاسفم به خاطر ....
آقایون کجا تشریف دارن ببینن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اتفاق وحشتناکی بود.
منم این ساختمان رو قبل از اینکه کامل بریزه دیده بودم.خیلی راحت و بدون آسیب رسیدن به کسی ،میتونستن تخریبش کنن و بسازن اما خوب بقول خودت اینجا ایرانه و جون آدمیزاد ارزان ترین و بی ارزش ترین چیزها
مشکل مملکت ما همان سه نقطه است که میتوان به هرنوعی آن را تعبیر کرد.
آقای حیدری صحبت جالب دیگری هم کرد و گفت حتی پت و مت در کارتون همینه هم ساختمان را از پایه خراب نمیکنند.
و اما در مورد تجهیزات و تکنولوژی هم که ...
همان ۳ نقطه بهتر است.
ممنون گزارش خلاصه اما عمیقی ست.
سلام...متاسفانه تو این مملکت همه چی در حیطه همون ایده و نظرات باقی می مونه و کسی برای عملی شدن اینها اقدامی نمی کنه من نمی دونم پس مکتبی با نام پراگماتیسم واسه چی بوجود آمد؟؟همه ما درد و مشکلات رو می دونیم ولی دریغ از یک اقدام سازنده برای حلشان!!
من واقعا ناراحت شدم وقتی از این حادثه خبردار شدم :(
غم انگیزه...
سلام زیبا...
با خواندنش فقط بغض شدم...
فقط بغض...
سلام
خیلی تاسف باره
الهام خانم ناراحت نمیشی اگه بگم این بهترین مطلب بلاگت بود که تا حالا خوندم البته باقی مطالبت هم خواندنی بودند ولی فکر می کنم اینبار عمق فاجعه رو خیلی عالی برای خواننده ترسیم کردی
به ما سر بزن موفق باشی
چرا ناراحت؟این نظر شماست و خیلی هم خوشحالم که نظرت را صریح بیان کردی.
به امید آزادی بیان...
درود
اگر این اتفاق در جایی غیر از ایران می افتاد خشتک مسئولان را در می آوردند. اما چون تلویزیون ما هر روز وهر شب از مردن و کشته شدن و تکه پاره شدن مردم فلان کشور وبهمان مملکت حرف می زند.و ۷۰ در صد برنامه هایش گریه و زاری است دیگر این جور اتفاقها عادی است. اما اینجا ایران است سیاست ما به ریدن مرغ ها هم ربط دارد!!قالیباف ویژه نامه ۳ تیر بیرون می دهد و احمدی نژاد کثیف را می شورد می گذارد کنار.خب باید یکی هم پیدا بشود قالیباف شهردار را زیر سوال ببرد. حالا دیگر مهم نیست کی می میرد و کی زنده می ماند. اینها می گویند مسلمانند!!! دردناکه رفیق
بدرود
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
واقعا تاسف بار هستش.چیزی که توی دوره زمونه ما خیلی ارزون شده جون آدمیزاده.هیچ کسی هم پاسخگو نیست.حتی خودمونم به فکر خودمون نیستیم.معلوم نیست به کجا داریم میریم.
خدا آخر و عاقبت همه مارو ختم به خیر کنه
سلام خوبی؟؟؟؟
بروز کردم با یه دل پر بیاااا
سلام ما هم با مطلب تازه ای بروزیم به همون سر بزن
سلام الهام جان
خوبی نازنین؟
پستت یاد اوری تلخی بود که هر روز تو یه گوشه از ایران به خصوص تهران اتفاق میوفته
کاش برسه روزی که جون ادمیزاد بیشتراز اینها ارزش پیداکنه
منم با یه داستان با موضوع عقابی در آرزوی پرواز به روزم
سلام
بازهم " می نویسمی " را نگاشته ام و مانند همیشه چشم به قدم هایی گشوده ام که مهربانانه به دیدارم می آیند.
انتظارت را می کشم هم صدای همیشگی .
شاد و پیروز باشی