آدم وقتی که میمیره آزاد میشه آزاد آزاد
دیگه نه از عشق خبری هست نه از غم , نه از پول و نه از ...
دیگه حتی مریض هم نمیشه که کسی نیاد عیادتش
دیگه غصه نداری که بری یه گوشه زانوی غم بغل کنی
دیگه عاشق کسی نمیشی که عاشقت نباشه
دیگه به کسی راست نمیگی که بهت دروغ بگه یا دروغ بگی که راست بشنوی
دیگه دلت هم واسه کسی تنگ نمیشه
دیگه غرور هم نداری که وقتی یه نفر بهت توهین کرد ناراحت بشی
دیگه حتی به اونایی که دوستشون داری نمیتونی بگی دوستت دارم
چیه ؟
ناراحت شدی ؟؟
یاد غمهات افتادی ؟؟؟
یا شاید گناهانت ؟؟؟؟
یا دلهایی که شکستی ؟؟؟؟؟
اصلا میخوای بیا یه کاری بکنیم
بیا نمیریم
بیا زنده بمونیم و آدم باشیم .
*با تشکر از دوست خوبمان نوید شامیانی که این مطلب زیبا را در اختیارمان گذاشت
پ.ن:
صبح ها وقتی خورشید ، در می آید متولد بشویم.
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم.
همه می دانیم
ریه های لذت ، پر اکسیژن مرگ است
ساده باشیم
زندگی شستن یک بشقاب است...
با خواندن این مطلب حس خاصی داشتم
نمی دانم غمگینم یا منطقی از بابت قبول اینکه مردن یعنی چه و زندگی یعنی چه
بسیار مطلب زیباییست.
و اینکه کاش بتوانیم قدر زنده بودنمان را بدانیم و
ساده باشیم
ساده باشیم چه در باجه یک بانک چه در زیر درخت
کار مانیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که در افسون گل سرخ شناور باشیم
پشت دانایی اردو بزنیم
دست در جذبه یک برگ بشوییم و سر خوان برویم
صبح ها وقتی خورشید در می اید متولد بشویم
هیجان ها را پرواز دهیم
روی ادرک ‚ فضا ‚ رنگ صدا پنجره گل نم بزنیم
آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی
ریه را از ابدیت پر و خالی بکنیم
بار دانش را از دوش پرستو به زمین بگذاریم
نام را باز ستانیم از ابر
از چنار از پشه از تابستان
روی پای تر باران به بلندی محبت برویم
در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم
به نظر منم همه چیز رو می تونی توی سادگی پیدا کنیم.امیدوارم هممون هر روز صبح که از خواب بلند میشیم برامون یک تولدی دوباره و یک روز جدید باشه.
مردم هشیار ندانند
انکار کنان شیوه این کار ندانند
در صومعه سجاده نشینان مجازی
سوز دل آلوده خمار ندانند
آنان که بماندند پس پرده ی پندار
احوال سراپرده ی اسرار ندانند
یاران که شبی فرقت یاران نکشیدند
اندوه شبان من بی یار ندانند...
ای ول اول های پستت رو که خوندم خیلی به شرایطم می خورد ;-) اما خوب منم می خوام زنده بمونم و هر صبح متولد بشم :-)
گاهی اوقات مطالبی که می نویسی یا انتخاب می کنی بقدری تامل برانگیز است که در لحظه خواندن <نمی توانم> و <نباید> نظر خود را بگم
این مطلب از آن دسته است
سلام . خیلی زیبا بود . ما برای همیشه زنده بودن نیاز به متولد شدن جسم نداریم ، بلکه باید روحمون رو متولد کنیم ، بزرگش کنیم ، همون طور که مراقب جسم خودمون هستیم و رشدش میدیم . سعی کنیم درک کنیم که " سلامت روح " هزار هزار هزار مرتبه مهم تر از سلامت جسمه . روح که سلامت باشه و سرشار از نشاط و انرژی مطمئناً جسم هم در سلامت کامل به سر میبره . یادمون باشه ما جزئی از وجود " حضرت حق هستیم " .
بیا تا در این خاک - در این مزرعه پاک - به جز عشق به جز مهر - دگر بذر نکاریم . سبز و پایدار باشید
این مطلب غمگینم کرد
اما شاید مرده ها هم بعد از مردن آزاد نباشند!
تابحال دیده ای وقتی اتفاق بدی در یک خانواده میافتد مرده ها به خواب افراد خانواده می روند.شاید آنها آگاه تر از ما هستند.
اما اینکه میمیری و عاشق نیستی میمیری و دروغ نمیگویی نمی شنوی آره متعلق به دنیای مرده هاست
اگه زنده بمونیم میتونیم آدم هم بمونیم؟؟؟
مطلب بسیار عمیقیست چند بعد دارد.
اما کاش ساده باشیم.
سلام الهام جان
چقدر قشنگ بود این متن
خیلی لذت بردم
گل
آدم وقتی که میمیره آزاد میشه آزاد آزاد
دیگه نه از عشق خبری هست نه از غم , نه از پول و نه از ...
دیگه حتی مریض هم نمیشه که کسی نیاد عیادتش
دیگه غصه نداری که بری یه گوشه زانوی غم بغل کنی
دیگه عاشق کسی نمیشی که عاشقت نباشه
دیگه به کسی راست نمیگی که بهت دروغ بگه یا دروغ بگی که راست بشنوی
دیگه دلت هم واسه کسی تنگ نمیشه
دیگه غرور هم نداری که وقتی یه نفر بهت توهین کرد ناراحت بشی
دیگه حتی به اونایی که دوستشون داری نمیتونی بگی دوستت دارم
================================
از کجا می دونی؟
مگه حس مردن و تجربه کردی؟
شاید همه چی همواره تداوم داشته باشه.
مهم اینه که شرایط یکسان باشه اما تو یکسان نباشی
آره مهم اینه که تو یه جوره دیگه باشی
جوری که همه نیستن
اما تو هستی چون می خوای که باشی
آدم بودن نبودن خیلی مهم نیست مهم اینه که عاشق باشی و صادق.
به خودت و خدا دروغ نگی و بخوای که باشی و باشی و باشی...
سلام الهام جان
این جور نوشته های به قول من و دوستان توماس هاردی ای خیلی جالبه.نمی خوام شعاری بگم که یاد کردن از مرگ ترسناک نیست و تازه عالیه.نه.همه از مرگ می ترسن اصلا هر آدمی این قدر محافظه کار هست که تحول بزرگی چون مرگ را نپذیرد .
شاد باشی الهام عزیز
تا زندگی هست به مرگ نمی اندیشم و تا شادی هست به غم فکر نمیکنم.
شاد باشید.
درود
ذات بشر فراموشکاره.
اگه یه خورده تو هر روز فکرکنه به مرگ
اتوماتیک آدم میشه اونوقت.
ولی حیف که بشر فراموشکاره
بدرود
سنگهای قبر شبیه روی جلد کتابها هستند.
به همان شکل مستطیل و گاهی هم جمله ای کوتاه
روی آنها مثل روی نوارهای قرمز تبلیغاتی:
تقدیم به تو برای ابد. عنوان کتاب برای مرده ها به جای نام خانوادگی است،
آنجا نوشته شده تا همه چیز را در خود خلاصه کند.
من زندگی را خواستم که کسی نتواند آن را در خود خلاصه کند.
زندگی ای مثل موسیقی - نه مثل سنگ مرمر یا کاغذ.
سلام الهام جان . خوبی ؟
وای ...
چه قدر دلم برای کامنت گذاشتن تنگ شده بود . خیلی دلتنگ روزای گذشته هستم . اون روزایی که خیلی زود می گذشتن و با غمی که توی دلامون بود خیلی دیر تماموم می شدن...
موفق باشی .
ا~دم بودن به این سادگی ها اگر بود ما هم می شدیم!
سلام الهام جون. انقدر راحت از مرگ صحبت نکن. سختی و تلخی مرگ رو کسی میتونه حس کنه که لحظات زنده موندنش قابله شمارشه. کسی که حتی میترسه با خوابیدن فرصتارو از دست بده. اون میفهمه مرگ یعنی چی و چه تلخی ای داره. حاضره درد رو تحمل کنه ولی زنده بمونه تا این که با مرگ حتی از دردم راحت بشه.
سلام
برای همین گفتم بیا زنده بمانیم...
زندگی رستگاری ست...
آزادی ست...
رهایی ست...
اوج نفس های عظیم عشق...
بر بلندای حس کسی از اوج...
زندگی نماز مهربانی ست بر سجاده ی ایمان خدا...
کسالت پنجره ها از یادمان نبرد...
فاصله ی شب تا طلوع مجال دمی میهمانی ستاره هاست...
حال ؛ من بنده ی کوتاه و نا سپاس...
سبز می شوم میان دستان کسی که نامش خداست...
چون همیشه زیبا بودی الهام بانو...
سعی می کنم آدم باشم اما در هر صورت به مرگ نه گفتن در مرام ما نیست .
سلام الهام جان
با خوندن این پستت نمی خوام بگم آرزو کردم زنده نباشم تا دیگه نتونم عاشق بشم و دلم واسه کسی تنگ بشه چون زندگی وهمه زیباییهاش یه هدیه است از طرف خدااما یه لحظه به همه مردگان حسودیم شد چون زنده و آدم بودن کار سختیه
آره باهات موافقم
منم به این موضوع فکر کردم که آزادی مردگان عجب عالمی داره
و اینکه آدمیت تا چه حد در زنده بودنهامان نهفته است
سلام ، وقتی نظرات دوستان عزیز را خوندم یاد این جمله که یه جایی خونده بودم افتادم که می گفت : انسان تنها باشنده ی مرگ آگاهه . اما بیشتر انرژیمونو برای فراموش کردنش صرف می کنیم.
ممنون بخاطر الطافتون.
ساده نگیر
ساده نگیر
سلام الهام جان
فقط خواستم از اظهار لطفت صمیمانه سپاسگزاری کنم.
ممنون که افتخار میدی به وب لاگ من سر می زنی.
وبلاگ ستاره باران بسیار اطلاع رسان و مفرح است.
ممنون از شما بخاطر ایجاد این وبلاگ جذاب و پر محتوا
سلام عزیزم
به روزم با
مصاحبه ای از ناصر عبداللهی
هوای تازه دلش می خواست ولی...
منتظرتم.
درود
بروزم.
بدرود
سلام هم نوای همیشگی
باز هم با پستی جدید به روزم و مشتاقانه منتظر هم نوایی دلنوازت .
شادی و پیروزی رو برایت آرزومندم.
خوبی مطلب اینست که برای لحظه ای هم که شده به فکر میروی که دنیای ما بهتر است یا مردگان
دنیایی که دروغ نمیگویی و دروغ نمی شنوی
اما در انتها به این نتیجه میرسی که زنده ماندن و آدم ماندن بهتر است.
پس تلاش کنیم برای ماندن و آدم بودن
چرا که ریه های لذت ، پر اکسیژن مرگ است
تا شقایق هست میتوان زندگی کرد.
سلام الهام جان
دلم یه کم گرفته
باهم به یاد باران نوشتم
سلام.من کلی از دست همه اعصابم خورد بود ولی الهام جون امیدوارم بازی فردا رو ببریم
با تمام وجود امیدوارم
الهام مگه توام پرسپولیسی هستی؟!
در ضمن چرا اصلا دیگه تو یاهو نمیای؟
یا شایدم من نمیام آره؟!
یک پرسپولیسی ۱۰۰۰ آتیشه
و از هیجان بازی امروز در حال )-b
وای الهام منم بدجوری هیجانزده ام :((((((((
همین الان بازی می خواد شروع شه
من رفتــــــــــــــــــــــــــــــــــــم................
سلام الهام جان
دلم یه کم گرفته
باهم به یاد باران نوشتم
منم تبریک . مرسی گلم خوشحالم کردی سر زدی.خیلی گلی.....
ما قهرمانیم. بازم مرسی
سلام الهام جون
برات از صمیم قلب آرزوی شادی و خوشبختی دارم
سلام
.........
سلام
با وبلاگ جدید ( هر چه تو را یاد من بیاورد زیباست ...) منتظر حضور شما دوستان هستم
http://lina.blogsky.com/
با تبادل لینک موافقین ؟
سلام.گلم تبریک قهرمان شدیم.هورا.
شیر پرسپولیس
دیدی بالاخره قهرمان شدیم
حق به حقدار رسید.
تبریک!
به قول خودت
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ.................
ما از خدای گم شده ایم، او به جستوجو. چون ما نیازمند و گرفتار آرزو.
گاهی به برگ لاله نوسید پیام خویش، گاه درون سینه مرغان به های و هوی.
در خاک دان ما گوهر زندگی گم است. این گوهری که گم شده، ما ایم، یا که اوست.
سلام ممنون که تو این مدت به آبستن سر زدی
به دلایلی که تو بلاگ گفتم یه مدت ننوشتم
ولی حالا دوباره تصمیم به نوشتن گرفتم که باز دلایلش رو تو بلاگ نوشتم خوشحال میشم بازم بهمون سر بزنی
سلام
دوست عزیز!
من ادم بدعنقی هستم و این را خوب می دانم اما نمی توانم حرفی را در دلم نگه دارم و بی رودروایسی میگم.
نمیخاهم شما و اون اقایی که این مطلب زیبا!!!! را فرستاده ناراحت کنم اما این مطلب کجایش زیبا بود؟
حرفهای تکراری اش ؟ شعار دادن وسوزوگداز راه انداختنش؟
کجایش؟
قبلن که اینجا می امدم مطالب بهتری می دیدم ولی الان نه!
فقط از عکسهایش استفاده میکنم.
فکر نمی کنید که پیش نرفته اید ! فرو رفته اید؟
سلام
چه عجب بعد از مدتها تشریف آوردید
والا تا جایی که یادم می آید شما از ابتدا که می آمدید همینگونه سخن می گفتید و همینگونه که خودتان فرمودید بودید!!
اصلا ناراحت نشدم چون شما هم اصلا پیش نرفته اید و بدینگونه نظرات شما عادت دارم.
نظرتان را تایید کردم تا دوستانم حتما به وبلاگتان بیایند و با افاضات شما بیشتر آشنا شوند!!
بیشتر سر بزنید شاید ما هم پیش برویم.
گاهی خیلی سخت می شه به چگونگی مرگ و اتفاقاتی که بعدش می افته و اصلا چه می گذره فکر کرد
پست هایی مثل این، تلنگر خوبی هستند.
راستی از مرگ نوشتید و شعر سهراب،
سهراب عزیز در ادامه خط آخری که نوشتید می گه:
زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
لب دریا برویم
...